این شبها به جای دیدن چراغها و درختهای بدون برگ بلوار، انعکاس خودم رو توی شیشهی بزرگ اتوبوس ِ فرودگاهِ سبزم میبینم. دختر یخزدهای که هزاران بار بی وقفه «حسِ تو» داریوش رو گوش میکنه و با همه مقاومتش باز هم میون پل عابر میشینه و آهسته گریه میکنه.
منبع
درباره این سایت